ولی به سبب وجود کنتراست مغناطیسی کافی بین اکثر ساختارها و پدیدههای باستانی مدفون با محیط در برگیرنده آن، بیشترین کاربرد مربوط به روش مغناطیسسنجی است که به شکل گسترده استفاده میشود و سایر روشها بیشتر به شکل روش تکمیلی یا در شرایطی استفاده میشود که مغناطیسسنجی ممكن نباشد.
دستگاههای بررسیهای ژئومغناطیسی و ژئوالکتریکی، که مختص عملیات باستانشناسی ساخته شده کمکهای شایانی به باستان شناسان در امر مکانیابی کرده بود.
جا داشت که مسئولان باستانشناسی ایران ترتیبی اتخاذ میکردند که باستان شناسان ایرانی نیز طی این همکاریها یا در دورههای آموزشی جداگانه آموزشهای لازم را ببینند.
این بررسیها را شاید بتوان آغازی بر فعالیتهای مکانیابی هیئتهای باستانشناسی خارجی در ایران دانست. از دهه 70 شمسی که فعالیت هیئتهای خارجی در ایران اوج گرفت، در اغلب موارد کارشناسان مکانیابی نیز جزو اعضای هیئت بودند. به خصوص در کاوشهای نجات بخشی تنگ بلاغی، از روشهای ژئوفیزیکی مکانیابی بهره گیری شد.
در سال 1378 روش مغناطیس سنجی توسط دکتر بابک امین پور با یک گروه ایرانی به صورت آزمایشی در چند محدوده پیرامون معبد چغازنبیل اجرا شد. این پیمایشهای آزمایشی در اریسمان نیز ادامه یافت، ولی به سبب فراهم نبودن تجهیزات کافی و استفاده از مغناطیس سنجهای مربوط به اکتشافات معدنی، بررسی گسترده این دو محوطه به گروههای باستان ژئوفیزیکی آلمانی سپرده شد و طی سالهای بعد گروه فرانسوی در پاسارگاد و گروههای انگلیسی در تعدادی دیگر از محوطههای شروع به فعالیت كردند.
انجام میشود.
منبع: مجموعه مقالات “80 سال باستان شناسی ایران” – جلد دوم
نشر پازینه